چگونه اسم داستان را انتخاب کنیم
یکی از تمرین های دلپذیر که برایم تبدیل به بازی دلنشین شده تمرین با چهار کلمه دوست داشتنی
چرا ، چگونه ، چطور و آیاست

یکی از این کلمات را در گوگل می زنم و کلی سوالات ریز و درشت بالا می آید یکی را انتخاب می کنم و شروع می‌کنم به نوشتن
این هم یک راه حل عالی برای کسانی که به جای ‌تجربه کردن راه حل های عالی فرار را بر قرار ترجیح می دهند آن هم با یک جمله :

ایده ای برای نوشتن پیدا نمی‌کنم

حالا می رسیم به این نکته چرا از بین این همه امکانی‌که‌گوگل برایم باز کرد این سوال شد ایده یادداشت روزانه من
اسم داستان ، تیتر ، عنوان هر اسمی که شما می گذارید در واقع کارت ویزیت وبلاگ ، پیج و یا هر فضای مجازی دیگر شماست
شمار بسیاری از کتاب هایی که من انتخاب کردم به دلیل اسم کتاب بوده است با اینکه شناخت کافی از نویسنده نداشتم درست مثل‌ مسخ کافکا
وقتی نیچه گریست
و یا سمفونی مردگان
بنابراین یکی از راه های موفقیت در ارائه محصول ، کار ، نوشته و بطور کلی محتوای درون ذهنی و برون ذهنی خود ، پیدا کردن عنوان و یا نام مناسب برای فرآورده خود است

تجربه عملی من برای این موضوع :

در بیشتر مواقع اسم داستان در حین‌نوشتن شکل‌ می گیرد و یک چشم انداز کلی و یا بهتر است بگوییم هدف ما از نوشتن این داستان را ، به خواننده منتقل می کند

عنوان داستان کوتاه من در حین نوشتن شکل گرفت.همان روزها که در حال نوشتن آن بودم به ذهنم رسید «مثل هیچکس »
در واقع عنوان کتاب لباس داستان شماست ، اگر این لباس اندازه داستان شما نباشد چه از نظر رنگ و عطر و چه از نظر اندازه آن ، یقین دارم راه به جایی نخواهید برد
شاید به همین خاطر است یکی از وسواس های فکری نویسندگان انتخاب اسم داستان است

اما اگر چنین راهی ما را به هدفمان نزدیک نکرد باید چه کرد ؟

لیستی از بهترین کتاب هایی که دوست داری را تهیه کن و بر روی کاغذ بنویس
و هر از گاهی به این لیست نگاه کن و دلیل علاقه ات به این کتاب ها را بررسی کن
مطمئن باش باورش سخت خواهد بود چقدر این روش کاربردی و عملی است
این روش برای تمامی زمینه ها مثل فروش ، روانشناسی ، مشاوره و بطور کلی در ارائه هر نوع تولید ، داده ها و دانشی که مایل به آموزش آن هستیم

شما چه ایده ای دارید ؟