برای پیروزی در چالش‌ها، مقایسه کردن خودت با دیگران را کنار بگذار

 

دین فرنس ، کسی که از دست دادن پاهایش از او ورزشکاری جهانی ساخت ، می‌گوید: «زمانی که دست از مقایسه کردن خودت با دیگران بکشی، می‌توانی کارهای بزرگی بکنی». او در سخنرانی خود در تد فارسی توضیح می‌دهد چطور پس از ، از دست دادن پاهایش در یک حادثه، ذهنیت تازه وقدرتمندی پیدا کرد که بر تعریفی متفاوت از «رکوردهای شخصی» تمرکز می‌کند و اندک اندک پیشرفت کرد.

 

 

برای همه ی ما جمله ی هیچگاه خودت را با دیگران مقایسه نکن  جمله ای  گوش آشناست  اما واقعن چرا نباید خود را با دیگران مقایسه کرد؟ این رفتار چه تاثیری در خود دارد که اینگونه از آن برحذر می شویم ؟

تجربه ی من از مقایسه کردن در زندگی

سال ها دست به هر فعالیتی می زدم ، شاید موفق هم می شدم ، اما آن رضایت و خوشنودی درونی حاصل نمی شد ، گونه ای از نارضایتی آزاردهنده درونم را زندانی می کرد ، تنها بی هدف ادامه می دادم ، برای رها کردن ذهن و روحم از این حس ناشاد به خواندن کتاب ها پناه می بردم ، می نوشتم و با قلم هم آشنایی داشتم اما بازهم این همه ی آن چیزی نبود که من می خواستم

همه سنگ ها درست چیده شده بودند ، اما بازهم راضی نبودم ، گاهی شادمانی دیگران را می دیدم و در ذهن خود به پر کردن لیست بدها و خوب ها مشغول می شدم

با اینکه کار می کردم و گاهی می نوشتم ،  زندگی خوبی داشتم اما حس کم بودن چیزی برایم آزاردهنده بود ، گویی قطعه ای از پازل گم شده بود

همیشه در ذهنم خود را با دیگران مقایسه می کردم ، چرا من نمی توانم و این مقایسه ها و واقع بین نبودن کم کم مرا به مرز افسردگی می کشاند

وقتی در مسیر نویسندگی قرار گرفتم ، دیگر آن زن میانسال بی هدف و دلمرده  نبودم ، حس شعف کودکانه ای  را داشتم که تازه تصمیم دارد قدم در راه آینده بگذارد ، به هرروز نوشتن استمرار ورزیدم و حس دلپذیری در من شکوفا شد

دیگر  آن انسان ناخرسند گذشته نیستم ، حتا در زمینه ی نوشتن ، کارهای دوستان دست به قلمی که واژه های آن ها قدرت و زیبایی بیشتری دارد را دنبال می کنم و لذت می برم ، چرا که به این باور رسیده ام به اندازه ی تمام انسان های روی کره زمین جایی وجود دارد ، تنها کافی است در مسیر درست خود قرار بگیریم ، خود را با دیگران خیلی وقت است که  مقایسه نمی کنم ، چرا که به درک تفاوت ها رسیده ام و خوب می دانم هر انسانی شرایط و استعدادهای درونی خود را دارد ، در کنار همه ی دلیل ها یک دلیل پررنگ تر که برایم آشکار و بدیهی است ، این است که اگر در مسیر درست ، آموزشی صحیح ببینم و تلاش مداوم داشته باشم ، بدون شک یکی از بهترین های نویسندگی خواهم شد

این دستاورد نوشتن برای من بود ، خود را پذیرفتم و دست از سر خودم برداشتم ، به جای مقایسه کردن خود با دیگرانی که تنها پوسته ی ظاهری زندگی آنها را می دیدم ، تلاشم را گذاشتم تا از خود نسخه ی بهتری ارائه دهم ، حرفی نو برای گفتن داشته باشم و جهان امروز را جای بهتری برای زیستن کنم

مریم حسینی

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *