هفته ی پیش کارگاه با خودنویس از خودت بنویس خانم ملیکا نادری نازنینم را بسیار دوست داشتم ، حس می کردم ایستاده ام و محتویات چهل و سه سال تجربه و آزمون و خطا در برابر نگاهم قرار گرفته است .
این نوشته نتیجه ی پرسش اول ، معرفی خویش در ده جمله در کارگاه سفرگونه ی هفته ی پیش بود ، که بسیار بر دلم خوش نشست
کارگاهی بسیار متفاوت که تنها شعر و نگارشی ادبی از من دگربار به بار نشست.
در ناچاری دوراهی قرار گرفته ام
از خویش پیامی نیست
اندیشه ای در باد
رها از عزم حرکت و پویش
تنها نوشتن است که مرا به میهمانی آرامش فرا می خواند.
گنجینه ی واژه هاست که روح و جان مرا از هرگونه ناپاکی می زداید
تلاش بی وقفه ی قلم در میان انگشتان بی باور
سرزمین ناخشنود درون در جستجوی روزنه ای پرنور
لحظه های مبهم روزهای دور را
در حجمی از سرسپردگی ، در دستان بادی بی تعلق گذرانده ام
توان خویش را در پاهای ناتوان جمع می کنم
و قدم می گذارم در راه انتخاب های خود
سنگینی بار تعهد را به دوش می کشم
تنها با خویش
خلوتی بی نظیر شکل می گیرد
تهی از هرگونه آوایی
گویی نت های موسیقی هم از همراه شدن سرباز می زنند
من هستم و گفت و شنودهای ضمیری بی باران
گاه تاریک و مبهم
اندکی بعد سفید و خاکستری
خویش را می خوانم و بر روی لوح سفید نگاشته می شوم
در پایان از خانم نادری نازنین برای ایجاد چنین حس و حال ، سفری پر از رنج و شادی و گریه و خنده اما دلنشین ، تشکر می کنم . قدردان زحمات شما هستم.
مریم حسینی
www.melikanaderi.ir
4 پاسخ
عالی و خواندنی مثل همیشه، واژه هات و چینش واژه هات رو خیلی دوست دارم مریم جان😍😍😍♥️
سپاس از هدی نازنینم ♥️🙏ممنونم از وقت و انرژی که میذاری 🌺🙏🙏
مريم حاتم قلمت توانا، بسيار عالي و دلير و دلنشين خيلي دوست داشتم
تنها نوشتن أست كه مرا به ميهماني آرامش….👌👌
سپاس راضیه جانم ، خوشحالم که دوست داشتی :)))♥️♥️🙏