بگذار که آخرین کلام من این باشد
دنیای ذهن،
متروکهای سبکبال،
پر از سپیدی و سیاهی
مملو از ابهام و آشکاری
تو را به جشنی فرا میخواند
پروازی برای بودن
از بیرون به درون
رها از آلودگی و ناخالصی جهان اطراف
سپیدتر از برف کوهساران
آسایشگاهی برای دور شدن از ابهام و تاریکی
کنجی برای رها شدن از جراحتهای دنیای پیرامون
با آن میشود که به راحتی رسید
تنها، باید بدانی که خواهی رسی
اگرجهان درون، آشیانه همیشگی تو باشد
تنها، اگر با او همراه و رفیق بمانی
گریزی در کار نباشد
به آرامش خواهی رسید
تنها، اگر خود را در آن بیابی
بیابی و بمانی
در درون زندگی کن برای ماندن،
برای زیستن
مریم حسینی
آخرین دیدگاهها