حرف‌هایی با دخترم

دخترم

جهان به رنج تو اهمیتی نمی‌دهد

رنج درواقع زاییده‌‌ی نگاه منتظر تو از پیرامون است

منتظر هیچ دست یاریگری در این دنیا نباش

دست‌های کوچک تو، طریق انجام رسالت خویش را پیدا خواهند کرد

دخترم

هر موجودی قدر و اندازه‌ای در خویشتن دارد

که اگر به ظرفیت وجودی خویش آگاهی داشت، هستی مکانی زیستنی‌تر بود

به اندازه موجودات دست نزن

برای هرکس همان اندازه باش که باید باشی

دخترم

خوشبختی چیزی جز درک و نگاه تو به زندگی نیست

همه چیزرا در خودت جستجو کن

تا ایستایی زندگی‌ات همیشه مانا باشد

دخترم

کوتاهی زندگی بر همگان آشکار است

تجربه کن

عبور کن و لذت ببر

دخترم

همه در عبور هستیم

هیچ چیزی مانا و پایدار نیست

اصل جهان در ناپایداری تعریف شده است

فردا روزی شاید رود سپید نباشد

شاید تک درخت چنار یادگار کودکی‌هایت به خواب رفته باشد

شاید تو باشی و من نباشم

تنها زیستن را فرابگیر

دخترم

ظرف وجودی موجودات را برای خودت تعریف کن و بیشتر از آن مقدار ،بهایی برای چیز و یا کسی قائلنباش

دخترم

رنج ریشه در انتظار دارد

منتظر هیچ دست یاریگری در این جهان نباش

دخترم

به توانایی‌هایت اعتماد داشته باش

نگاهت را بر اهدافت متمرکز کن و به مسیرت ادامه بده

دخترم

زندگی تمام مهر و عشق است

به دنیای پیرامونت عشق بورز بی‌آنکه در طلب بازگشت آن باشی

دخترم

فرداروزی جهان می‌ماند

تو هستی

جهان تو ، ذهن توست

ذهنت را پرورش بده

و از ذهنت برای ادامه سفر یاری بجوی

دخترم

بنویس

از عشق

از رنج

از یادهای برجای مانده

از تعهد و بی‌وفایی

بنویس از خویشتن

بنویس و اجازه بده گفتارت راهی برای آیندگان باشد

شاید حرفی، واژه‌ای، زندگی و مسیر کسی را متحول کند

دخترم

کتابخانه‌ات را از گنجینه لباس‌هایت  مجلل‌تر بساز

که غذای ذهن،جهان را بیشتر از غذای تن متحول می‌کند

خودت را در گروهی قرار بده که سال‌ها بعد واژه‌هایت تکرار هرروزه دنیا باشد

مریم حسینی

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *